دسته: شعر

هیروشیما

| ماری لوئیز کاشنیتس | برگردان از زبان آلمانی فرشاد نوروزی کسی که روی هیروشیما مرگ را پرتاب کرد، همانیست که به کلیسا رفت و ناقوس را نواخت. کسی که روی هیروشیما مرگ را پرتاب کرد، با حلقه طناب گردنش از روی صندلی پرید و خودش را خفه کرد. کسی که روی هیروشیما مرگ را…




در یک ایستگاه مترو

شبح چهره ها در ازدحام: گلبرگ های نمناک، شاخه سیاه ازرا پوند




دمِ واپسین

دمِ واپسین | راینر ماریا ریلکه Gedicht von Rainer Maria Rilke برگردان از زبان آلمانی : فرشاد نوروزی   مرگ وه از آن گستره ی هیئت شومش. ما، به دهان خنده و غافل از آنیم. ما به خیال که در میانه ی راه و آه که مرگ به حقیقت در میانه ی جان پرسوز گریه…




بازگشت به خانه

Die Heimkehr | هاینریش هاینه برگردان از آلمانی : فرشاد نوروزی   دلا غمان بیهوده مخور، چه چاره که مقدور جز قضای تو نیست، هیچ غم مخور که آن نوبهار کو جهان نو کند، یغمای زمستانگه نزد تو بازرساند.   زان رفته ات به غم منشین، که هنوز چو بنگری جهان زیبا بینی. دلا حالی…




تنها شده

    Vereinsamt| تنها شده |فردریش نیچه  |برگردان از زبان آلمانی: فرشاد نوروزی کلاغ ها بانگ سردادند و بر فراز شهر بال بگشودند: که برف در راه است. خوشا آنی که اکنون خانه ای دارد.   کنون به قامت سکوت ایستاده ای، پریشان! به پشت سر نگاه دوخته ای، آه که شمار گذشته از کف برده ای!…




یک زن

Ein Weib Heinrich Heine | هاینریش هاینه |برگردان از آلمانی به فارسی: فرشاد نوروزی   هر دو عاشقانه دل در گرو هم داشتند، زن شیاد بود و مرد سارق. وقتی مرد دزدی و خلافی مرتکب می شد، زن مستانه خود را به بستر می انداخت و خنده سر می داد.   روزها به لذت و…